درباره ما – سادات گلد گالری

اینجانب سید امیر ساداتی در تاریخ 12 اسفند ماه 1366 و در یک شب جنگی که تهران توسط ارتش بعثی صدام بمباران شده بود در بیمارستان هدایت واقع در محله قلهک متولد شدم.
دوران ابتدایی را در محله کاشانک تهران گذراندم.دوران راهنمایی و متوسطه را در مدرسه راهنمایی خبرگان و دبیرستان شهید مطهری در محله تجریش سپری کردم.
در دوران تحصیل،تابستانها مشغول به کار می شدم چون همیشه دوست داشتم که روی پای خودم بایستم و کمتر از پدرم تقاضای پول کنم.
از جمله کارهای تابستانی بنده،شاگرد میوه فروشی،شاگرد بقالی،شاگرد خشکشویی،دست فروشی که شامل گندم و نمک فروشی در امامزاده صالح تجریش،انگشتر فروشی و سیگار فروشی بوده است.
پدر بزرگ مادری بنده،حاج حسین آقای فیض بخش از جواهرسازان بزرگ و قدیمی در بازار تهران بوده است.

در تابستان سال 1380 که اگر بخواهم به صورت دقیق بگویم در 23 تیر ماه 1380،من به توصیه پدر و مادرم،برای کار تابستانی به مغازه ایشان در بازار بزرگ رفتم.از آنجایی که طبق گفته اطرافیانم پسر باهوش و ذکاوتی بودم و همچنین به کار جواهرسازی علاقه داشتم،حاج حسین آقا از من خواست که ترک تحصیل کنم و مشغول به کار شوم.من هم چون از این کار خیلی خوشم آمده بود،استخاره گرفتم و خوب آمد و همین باعث شد که من در بازار بزرگ تهران ماندگار شوم.البته چون 2 سال از تحصیلم مانده بود به صورت شبانه دیپلم خود را اخذ کردم.

خیلی سریع کار را یاد گرفتم و پیشرفت کردم.به طوری که صاحب کلید شدم.صاحب کلید به شاگردی می گویند که استاد انقدر به او اطمینان دارد که کلید مغازه را در اختیار او می گذارد.
به طوری که حاج آقا به مدت 1 ماه و با خیال راحت به سفر مکه مشرف می شدند.
حاج حسین آقا شاگرد آقای احمد نیکوکار بود.احمد نیکوکار از جواهرسازان دربار رضا شاه بود.
ایشان تاج فوزیه همسر محمدرضا شاه را به سفارش دربار ساخته بود.حاج حسین آقا در آن زمان 12 سال داشت و در جریان ساخت تاج فوزیه حضور داشت و کار می کرد.
البته من نزد استادان دیگری هم کار کردم و یاد گرفتم.از جمله آقایان رضا جواهریان،گل محمد صالحی،آسید اکبر نور و رضا کاظمی.
دوران ورزشی من قبل از بازار یعنی 10 سالگی با ورزش کشتی شروع شد.وقتی هم که وارد بازار شدم کشتی و ورزش باستانی(زورخانه) را در زورخانه نیرو شادی که نزدیک بازار بود ادامه دادم.در کنار کشتی بدنسازی را هم ادامه می دهم.